سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ازدواج ایرانی

خداوندِ سبحان، شخصِ بی شرمِ گستاخِ بر گناهان را دشمن می دارد . [.امام علی علیه السلام]

نوشته شده توسط: من و دوستام

رد پای دل و دلدادگی زگهواره تا گور
سه شنبه 87 اردیبهشت 31 5:57 صبح
 

رد پای دل و دلدادگی زگهواره تا گور

 
اگر چه موضوع دلدادگی و دل سپردگی، وصال و فراق و شور و شوق بودن با یار و درد و رنج جدایی و فراق به اندازه ی عمر انسان و تاریخ بشر قدیمی است، ولی مطالعات علمی دلبستگی Attachment عملا توسط یک روانکاو انگلیسی بنام Bowlby «بولبی» (1909-1990) و در سال 1906 آغاز گردید.  این پژوهشگر تیز بین در ابتدا در صدد پیدا کردن علت رنج و فشار فوق العاده نوزادی که از والدین خود جدا می شود بود.  او متوجه شد که نوزاد یا کودک که احساس جدا مانده گی از والدین می کند، به مدت بسیار طولانی چه از طریق گریه، چه آویختن به این و آن و چه با نگاه و حرکات سر، به جستجوی مادر  می پردازد که جلوی اضطراب،  جدایی و وانهادگی را بگیرد.
ابتدا او حدس زد که شاید این تلاش های نوزاد برای به والدین آویختن یک مکانیسم دفاعی اولیه است که درد و رنج تنهایی و هراس کودک را کاهش بدهد.  ولی او متوجه شد که این واکنش ها تقریباً در تمام خانواده ی میمون های شبه انسان نیز به همین صورت  دیده می شود.  از آنجا، او به این نتیجه رسید که این واکنش ها نتیجه یک پدیده تکاملی است و در انسان پیشرفته تر از بقیه میمون ها آشکار شده است.
«بولبی» نام این دسته رفتارها را رفتارهای دلبستگی و دلبندی یا Attachment گذاشت و گفت: جدایی کودک از کسی که از او نگهداری، حمایت و پرستاری می کند و به او آرامش می بخشد یا عشق می ورزد و حفاظتش می کند، سبب ظهور رفتارهایی می شود که نشانه ی وحشت و پریشانی است.  کودک انسان مثل بقیه میمون های آدم نما، قادر به تغذیه و نگهداری از خود نیستند و لذا برای بقاء خود به بزرگترها و عاقل تر ها وابسته اند.
«بولبی» این بحث را مطرح کرد که در طول تاریخ تکاملی، نوزادانی که نزدیکی با یک بزرگسال یا با «والدین» خود را تجربه کردند، شانس بیشتری داشتند که به سن بزرگسالی و تولید مثل برسند.  لذا به دلائل تکامل نوع و بقاء انواع، یک سیستم رفتاری بوجود آمده است که بشکل طبیعی، نزدیکی به مادر یا جایگزین مادر را بصورت یک ضرورت بیولوژیکی در آورده و این ضرورت بیولوژیکی در صورت کامیابی، سیستم رفتاری و شخصیتی اَمنی را بوجود می آورد که در بزرگسالی هم سبب شوق مندی، در نزدیکی به دیگران می شود.  در حالی که اگر در کودکی این سیستم Attachment  توأم با اضطراب و وحشت و یأس بوده باشد، میل و گرایش ما برای نزدیکی و تجربه ی دلبستگی به دیگران پیوسته با مانعی بزرگ که عبارتست از وحشت و اضطراب و عدم اعتماد مواجه می شود.  و لذا دوری و دوستی را به نزدیکی و صمیمیت ترجیح می دهیم.
ادامه مطلب...
نظرات شما ()

نوشته شده توسط: من و دوستام

در جستجوی عشق و همسر آینده
سه شنبه 87 اردیبهشت 31 5:48 صبح

در جستجوی عشق و همسر آینده

دکتر فرزانه خضرائی - مشاور و روان درمانگر فردی و خانوادگی
در شماره های گذشته گفتیم که دوران قبل از ازدواج فرصتی است که باید غنیمت دانست زیرا که شخص می تواند روی مسائل مهم زندگی خود قبل از این که تصمیم به ازدواج و انتخاب همسر بگیرد، تعمق کند.  اشاره کردیم که هر فردی شخصا احتیاج دارد که راستاها و هدف های زندگی خود را برای خود روشن کند.  وقتی در جستجوی عشقی پایدار هستیم باید با آگاهی کسی را انتخاب کنیم که هدف هایش اگر چه طبیعتاممکن است با هدف های ما فرق داشته باشد، ولی در همان راستاها باشند تا رابطه در دراز مدت پایدار بماند.
یکی از وظایف مهمی که افراد مجرد نسبت بخود دارند این است که به مسائل شخصی و احساسی خود که در طول زندگی تجربه کرده اند توجه کنند و در راه حل مسائل شخصی کوشش کنند.  می خواهم خوانندگان عزیز به چند نکته ی مهم توجه کنند:

•  ازدواج باعث نمی شود که افراد از مشکلات شخصی خود فرار کرده و یا آن ها را فرموش کنند.  اگر در واقع چنین انتظاراتی دارید فکر ازدواج را به عقب بیاندازید

ادامه مطلب...
نظرات شما ()

نوشته شده توسط: من و دوستام

پدر :دختر :نامزد
شنبه 87 اردیبهشت 28 10:28 صبح

می گفت فلانی از حدود یه سال پیش با پسر عمه ام با توافق خانواده هامون قرار ازدواج گذاشتیم . هر دو مون هم همدیگه رو دوست داریم و به هم علاقه مندیم.فقط یه سئوالی دارم ازتون.گفتم بفرمایین.گفت فلانی ما هر دو توی یه شهر درس می خونیم . هر وقت از شهر خودمون می آییم و یا وقتی می خواییم برگردیم شهرمون مثل یه زن و شوهریم . یعنی بدون اینکه به هم محرم باشیم پیش هم می شینیم و ...


چیکار کنم بابام قبول نمی کنه ..هر چی می گم به مادرم که رضایت بابا رو بگیر ما نامزدی کنیم و محرم هم باشیم بابام قبول نمی کنه و می گه نه . عقد و نامزدی وقتی که درسشون تموم شد.یعنی دو سال بعد...


فلانی من چیکار کنم.اینجوری که نمی شه.هر غروب می آد در دانشگاه .عین یه شوهر رسمی با هم می ریم و می گردیم و... تو ماشین عین زن و شوهر...نامحرمی بینمون داره به حداقلش می رسه...من دختر مومنی هستم ...تا حالا با نامحرمی حرف اضافه نزدم و احتیاط می کردم.اما الان چیکار کنم...هر چی باشه درسته که بناست در آینده شوهرم بشه ولی خوب الان که نامحرم با من ..نمی دونم از دست لج بازی بابام به کی پناه ببرم.چرا باید یه پدر اینجوری با ایمان بچه اش بازی کنه ...


دلم بحال این خواهرم سوخت ... می دیدم چطور بخاطر اینکه گناه نکنه ضجه می زنه اما چاره ای نداره ... فقط بخاطر لج بازی یه پدرکه شاید اصلا بویی از خدا نبرده باشه.شاید هم ادعای مذهبی بودن داشته باشه... در هر دو حال عجب پدری که بچه شو داره مثل شمع می سوزونه و آبش می کنه...


خیلی زور زدم که یه جوری کمکشون کنم. فقط سه راه حل وجود داشت: یکی اینکه اینها تا زمان عقد ( یعنی دو سال دیگه که اونهم اصلا معلوم نیست چه اتفاقاتی بناست بیافته ) مراتب احتیاط شرعی رو رعایت کنن که خیلی براشون مشکله .چون دایما همدیگه رو می بینن و با هم همسفر هم هستن.راه دوم اینکه یکی پیدا بشه به این بابای با غیرتش بگه حاجی دخترت رو پر پر نکن.دختر تو نمی خواد گناه کنه .بیا بخاطر خدا یه کم به قیامتت فکر کن.یه جوری ساده قال قضیه رو بکن تا این دو تا کبوتر با رضایت خدا به هم دیگه عشق بورزن( که خود خانوم گفت نه فلانی ..بابام بزرگ طایفه مونه ..کسی نمی تونه از این نصیحت ها بهش بکنه) و راه سوم اینکه این دو تا بدون اذن پدر ( وقتی  یقین پیدا بشه که پدر داره با سرنوشت دختر رشیده اش بازی می کنه و به گناه راغب اش می کنه) خودشون تصمیم بگیرن و متاسفانه بدون اجازه ی ولی ، اقدام به جاری کردن عقد کنن ( که خیلی کار سخت و دل آزاریه)...


راه چارمی هم هست که باید چشماشونو ببندن و مثل خیلی ها دین خدا رو مچاله کنن تو افکارشون و بزنن به طبل بی عاری...که پدر هم دلش خوش باشه بهترین بابای دنیاست .


دعاش کنین خدا به دادش برسه...


نظرات شما ()

نوشته شده توسط: من و دوستام

طرز برخورد زن صالحه با شوهر بد اخلاقش
شنبه 87 اردیبهشت 28 10:19 صبح

یکی از وزیران دربار خلفای عباسی به نام اصمعی می گوید : « روزی به شکار رفته بودم که در بیابان بی آب و علفی گم شدم . به شدت تشنه و به دنبال گریز از مرگ بودم که خیمه ای را در وسط بیابان دیدم . به طرف آن خیمه رفتم و در آنجا زن جوان و زیبایی را دیدم . سلام کردم و از او تقاضای آب کردم . رنگ از صورتش پرید و گفت : در خیمه آب هست ولی از شوهرم اجازه ندارم آن را به تو بدهم اما مقداری شیر برای نهار خود دارم که آن را به تو می دهم .»


پس شیر را به من داد و من آن را نوشیدم و به استراحت پرداختم . طولی نکشید که از دور کسی پیدا شد و به سوی خیمه آمد . زن تا متوجه او شد برخاست و ظرف آب را برداشت و بیرون خیمه به انتظار ایستاد .


در این لحظه دیدم که پیر مرد سیاه و لنگی که شوهر این زن بود نزدیک شد و از شتر پیاده شد . زن با عجله دوید و از شوهر استقبال کرد و پاهایش را شستشو داد اما هر چه زن بیشتر به او محبت و احترام می کرد آن مرد با بد خلقی و تندی جبران می کرد و تمام خستگی خود را نثار آن زن می کرد . هر چه زن به نرمی با او حرف می زد او با خشونت جواب می داد !


من نتوانستم این وضع عجیب را تحمل کنم و حاضر شدم از سایه زیر خیمه بلند شده و زیر آفتاب سوزان قرار بگیرم اما این صحنه را نبینم .


وقتی از خیمه بیرون رفتم آن مرد به من اعتنایی نکرد اما زن دوید و با احترام مرا بدرقه کرد . وقتی این احترام را از آن زن جوان دیدم گفتم : حیف از جوانی و زیبائیت نیست که در اختیار این مرد بد اخلاق گذاشته ای ؟!  او نه جوان است و نه زیبا ! نه پول دارد و نه اخلاق خوب ! تو چرا به چنین شخصی این همه احترام می گذاری ؟!»


زن جوان با شنیدن این حرف ، سخت ناراحت شد و گفت : « افسوس بر تو که با اینکه وزیر مملکت اسلامی هستی دو بهم زنی می کنی و با این سخنان پوچ می خواهی محبت همسرم را از دلم جدا کنی !»


من که از این سخنان بسیار متعجب شده بودم با نصیحت او روبرو شدم که گفت : « از پیامبر (ص) سخنی شنیده ام که می خواهم به آن عمل کنم تا با ایمان کامل از دنیا بروم . شنیده ام که آن حضرت فرموده اند : نصف ایمان ، شکر و نصف دیگر آن صبر است . » سپس گفت : دنیا چه خوب و چه بد ، چه تلخ و چه شیرین ، می گذرد و مهم آن است که انسان با ایمان بمیرد . دنیا پل رسیدن به آخرت و سرای همیشه باقی است .     « بانوان نمونه ( با استفاده از خانواده در اسلام ) »


نظرات شما ()

نوشته شده توسط: من و دوستام

آماده ای برای ازدواج؟
چهارشنبه 87 اردیبهشت 25 1:46 صبح

آماده ای برای ازدواج؟

چه کسانی آمادگی ازدواج را دارند ؟(3)

آماده ای برای ازدواج؟

 

در مقالات قبل به بحث « ویژگی های افرادی که آمادگی ازدواج دارند و ضرورت آن پرداختیم، ویک سوال اساسی که : «ویژگی افراد بالغ آماده ی ازدواج چیست ؟ »بعد از آن ، به 16 مورد از این ویژگی ها پرداختیم و حال ادامه ی موارد:

 

ادامه مطلب...

نظرات شما ()

   1   2   3   4   5      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درمغز عاشقان چه می‌گذرد؟
[عناوین آرشیوشده]

سه شنبه 102 اسفند 29

کل: 6859 بازدید

امروز: 0 بازدید

دیروز: 2 بازدید

فهرست

[خـانه]

[ RSS ]

[شناسنامه]

[پست الکترونیــک]

[ورود به بخش مدیریت]

آشنایی با من

ازدواج ایرانی
من و دوستام
تو این وبلاگ می خواهیم با شما راجع به ازدواج به سبک ایرانی با تمام مشکلات و سختیاش صحبت کنیم امیدواریم خوشتون بیاد (مهندس م ح ش)

لوگوی خودم

ازدواج ایرانی

آرشیو

وصال 1
بهار 1387

اشتراک

 

طراح قالب

www.parsiblog.com